به نام دوست.مادربزرگی می گفت:درآن روزگارنداری بیشترمردم اصلاکفش نداشتندودرفصول
بهاروتابستان تاآمدن برف وسرمای ن وبچه هااغلب پا می گشتند.کفش زن ومرد
چندان تفاوتی نداشت.آنهادرفصل سرماکفشهایی ازجرم می پوشیدندکه اینگونه به عمل می آمد:
چرم گاوراخریده داخل آب دوغ می گذاشتند(آیران)نرم که می شدموهایش رامی کندندورویش
زری وآردجومی پاشیدندوسپس دوریک ستون چوبی(دیرک)آنقدرتاب می دادندتاحسابی حالت
انعطاف پیدامی کردحالانوبت کسانی بودکه باستادی چرم موجودکفش وچارق می دوختندبعدها
کفشهایی بانام کفش اردبیل وروس به بازارآمدکه هرکس می توانست می خریدتااینکه رزین
(لاستیک)پیداشدویواش یواش مردم برای خودشان کفش خریدند.البته درمیان ارباب ها وکسان
داراازکفش نوک برگشته چرمی وچکمه هایی ازهمان جنس استفاده می شد درعوض افرادخیلی
فقیری هم بودندکه به جای کفش درزمستان شال پشمی دورپاهای خودمی پیچیدندوهمانطوردر
برف وسرماراه می رفتند.(برگرفته ازصفحات36و37کتاب ناشناخته های حیدرباباچاپ دوم)
کفش ,چرم ,ها ,ارباب ,البته ,وکسان ,خودشان کفش ,کفش خریدند ,خریدند البته ,برای خودشان ,مردم برای
درباره این سایت